ظـــهور
سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:18 :: نويسنده : پویا بهارلو اساس کار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد چنانکه در دعا مىخوانیم: یا من سبقت رحمته غضبه «اى خدائى که رحمتت بر غضبت پیشى گرفته است». ادامه مطلب ... سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : پویا بهارلو وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:11 :: نويسنده : پویا بهارلو اخیرا کتابى نوشته شده درباره مثلث برمودا که مولف در آن سعى کرده که اثبات کند جزیره خضرائى که در روایت دارد که در آن جا با امام زمان(عج)ملاقات شده،همان مثلث برمودا است. سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:9 :: نويسنده : امید رمضانی
مؤمن هرگاه بدون عذر دروغی بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت میکنند و بوی گندی از قلبش خارج میشود که تا به عرش میرسد، و خداوند به سبب این دروغ، گناه هفتاد زنا که کمترین آن زنای با مادر است در پروندهی اعمالش مینویسد . دروغ دروغ کلید تمام بدیها هر انسان مؤمنی این را به خوبی میداند که قدم نهادن در مسیر بندگی و اطاعت از فرامین پروردگار هستی، از لوازم ضروری ایمان بوده، به گونهای که بدون آن هرگز به حقیقت ایمان دست نخواهد یافت، و در زندگی هرگز طعم شیرین ایمان واقعی را از اعماق جان خویش نخواهد چشید، زیرا این امر بدیهی است که، کسی که پایه به عرصهی ایمان گذاشته، امّا به دستورات و لوازم آن پایبند نیست، ایمان لقلقهی زبانش بوده و در زندگی صرفاً اسم ایمان را با خود به یدک میکشد، اما از آن بهرهای نبرده است. چنین کسی در واقع، انسان خسارت دیدهای است که سرمایهی عظیم عمر خویش را به باطل گذرانده و در زندگی به همین ایمان ظاهری دل خوش کرده است، غافل از آنکه، روزی فرا خواهد رسید که پرده از حقیقت پنهانش کنار زده میشود و چشمان خفتهی او بیدار گشته و با ندامتی برخاسته از جان، سرنوشت شوم خود را نظاره گر خواهد بود. بنابراین اگر کسی به سرنوشت ابدی خویش علاقمند بوده و دوست دارد به سرمایهی عظیم ایمان دست یابد، تا در دنیا و آخرت از برکات مادی و معنوی آن بهرهمند شود، همواره باید در زندگی به فرامین و دستورات الهی گوش فرا داده، و مو به مو آنها را انجام دهد، چرا که زیر پا نهادن دستورات پروردگار هستی، و ارتکاب کارهای ناشایست، چون آتشی خانمان سوز، خرمن ایمان آدمی را به آتش میکشد. یکی از آن کارهای زشت و ناپسند، که به یقین خشم الهی را به همراه خواهد داشت دروغ گفتن است. در مکتب حیات بخش اسلام، دروغ به اندازهای مذموم و ناپسند است که از گناهان کبیره بلکه از بزرگترین آنها به حساب آمده است، و در مورد آن وعدهی عذاب سخت داده شده است. در روایتی یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت، امام حسن عسکری (علیه السلام) در بیانی زیبا و دلنشین، و در عین حال تکان دهنده و آموزنده، پیرامون زشتی دروغ میفرماید: (جعلت الخبائث کلها فی بیت و جعل مفتاحها الکذب) 1. تمام بدیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن خانه دروغ است. زشتی دروغ به اندازهای است که ملائکه الهی به شدّت از آن متنفر بوده و دروغگو را مورد لعن و نفرین خود قرار دادهاند، در روایتی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در این باره به زیبایی میفرمایند: «إنّ المؤمن اذا کذب به غیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش و کتب الله علیه تلک الکذبة سبعین زنیة أهونها کمن زنی بِاُمّه» 2. مؤمن هرگاه بدون عذر دروغی بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت میکنند و بوی گندی از قلبش خارج میشود که تا به عرش میرسد، و خداوند به سبب این دروغ، گناه هفتاد زنا که کمترین آن زنای با مادر است در پروندهی اعمالش مینویسد.
در روایتی رسول گرامی اسلام میفرماید: در شب معراج دیدم، مردی که بر پشت خوابیده شده و دیگری بالای سرش ایستاده و در دستش چیزی شبیه عصای آهنی که سرش کج باشد، وجود داشت، و سپس میآمد در یک طرف او میایستاد و با آن وسیلهای که دستش بود بر روی او میزد [در اثر این ضربه] دهانش از ابتدا تا انتهای آن قطعه قطعه میشد، و همچنین با آن وسیله بر بینی و چشم او میزد و تا قفا پاره میشد، سپس به طرف دیگر میآمد و همین کار را تکرار میکرد، هنوز از این طرف فارغ نشده بود، که طرف دیگر سالم و به حال اوّل برمی گشت و با او همان کار اوّل را میکرد. پرسیدم: علّت عذاب این شخص چیست؟ به من گفتند: این مردی است که صبح از خانهاش بیرون میرود دروغی میگوید که زیانش به آفاق میرسد و تا روز قیامت با او چنین عذابی میکنند. 3 دروغ، شوخی و جدی ندارد! بعضیها به خاطر اندیشهی نادرست، و در اثر یک محاسبه کاملاً غلط، به این نتیجه رسیدهاند که دروغ زمانی حرام است که جدّی گفته شود، ولی اگر برای تفریح و شوخی و خنده و امثال این موارد باشد، اشکالی ندارد. در حالی که این اندیشه و تفکر، پنداری است غلط، که به اشتباه بر صفحهی ذهنشان نقش بسته و از واقعیت کاملاً به دور است. امیر متّقیان علی(علیه السلام) در کلامی زیبا و دلنشین پیرامون این موضوع میفرماید: «لا یصلح الکذب جد و لا هزل و لایان یعد احدکم صبیه ثم لا یفی له ان الکذب یهدی إلی الفجور و الفجور یهدی إلی النار»4؛ صلاح نیست که انسان دروغ بگوید، چه دروغ جدّی و چه شوخی، و نباید یکی از شما به فرزندش وعدهی چیزی بدهد و به آن وفا نکند، همانا دروغ انسان را به فسق و فجور میکشاند و فجور هم او را به سوی آتش میبرد.
یکی از کارهای خوب و پسنده ای که بین مردم رواج دارد، مزاح و شوخی و خنداندن مردم است. این عمل اگر در حدّ اعتدال باشد و آلوده به گناهی نشود، نه تنها کار بدی نیست، بلکه امری پسندیده و شایسته نیز خواهد بود، به گونهای که وجود این خصلت در آدمی، یکی از شاخصههای خوش اخلاقی محسوب میشود. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده که: حضرت به یکی از یاران خود فرمود: شما چگونه با یکدیگر شوخی میکنید. آن شخص جواب داد: بسیار کم. حضرت فرمود: «فلا تفعلوا فان المداعبة من حسن الخلق، و انک لتدخل بها السرور علی اخیک و لقد کان رسول الله (صلی الله علیه و آله) یداعب الرجل یرید ان یسر»5؛ مزاح و شوخی را ترک نکنید، زیرا مزاح شاخهای از حسن خلق است و شما به وسیله آن شادی را در دل برادر مؤمن خود وارد میسازی و پیامبر (صلی الله علیه و آله) همواره با افراد شوخی میکرد، تا آنها را خوشحال کند. بنابراین کلمات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) بیانگر این مطلب است که شوخی امری است پسندیده، که با آن دلهای پژمرده طراوت یافته، و غبار غم و غصه از آنها کنار زده میشود، که اگر ما بخواهیم زندگیای سرشار از نشاط و شادی داشته باشیم و با نیروی مضاعف به کارهای روزمرهی خود بپردازیم، حتماً باید شوخی و خنده، جزء برنامههای اصلی زندگی ما باشد. نکتهی حائز اهمیّت پیرامون موضوع شوخی و خنده، آن است که بعضی از ما انسانها، وقتی در جمعی قرار میگیریم، به هر قیمتی که شده میخواهیم اطرافیان خود را بخندانیم، و لذا به منظور رسیدن به این هدف، گاهی حاضر میشویم دست به کارهای ناشایستی بزنیم که هرگز در خور یک مؤمن واقعی نیست، یکی از آن کارهای ناشایست، دروغ گفتن است، که بعضیها در جمعِ دوستان، آشنایان، فامیل و ... سریعا ًدروغی را از پیش خود دست و پا کرده، و برای خنداندن دیگران آن را بازگو میکنند. ما به این دسته از انسانها از سر دلسوزی و مهربانی میگوییم: هرچه سریعتر این عمل زشت و ناپسند خود را ترک کنند، چرا که طولی نمیکشد، این خندهها جای خود را به گریه داده و شما دوست عزیز! به خاطر دل خوشی دیگران باید در چاهی که خود ساختهای گرفتار شوی، و به قول معروف زمستان میرود و سیاهی آن به زغال مینشیند.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در ضمن یکی از وصیتهایی که به جناب اباذر داشته فرمودهاند: کسی که عورتش و زبانش را حفظ کند، وارد بهشت خواهد شد. ابوذر گفت: آیا ما به سبب کلماتی که به زبان میآوریم نیز مورد بازخواست قرار میگیریم؟! حضرت فرمود: آیا چیزی جزء، کلماتی که مردم به زبان جاری میسازند، آنها را جهنّمی میکند؟! [یعنی عمدتاً مردم به خاطر زبانشان جهنّمی میشوند.] ... ای اباذر! همانا شخصی در مجلسی کلمهای میگوید که اهل آن مجلس را بخنداند، پس به سبب آن در طبقات جهنّم فرو میرود، وای بر کسی که سخن دروغ بگوید تا جمعی بخندد، وای بر او، وای بر او، ای اباذر هر کس خاموش شد، نجات یافت، بر تو باد به راستگویی و هیچ وقت از دهان خود دروغی را بیرون میفکن.6 بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:7 :: نويسنده : امید رمضانی هر ساله با نزدیک شدن آخرین چهارشنبه سال دلهره و اضطراب بر اکثریت خانوادهها مستولی شده و نگاهها نگران این روز است. برگزاری آیینهای سنتی و فرهنگی مورد مخالفت هیچکس نیست، آنچه که باعث مخالفت کارشناسان و مسوولین میشود رفتارهای پرخطری است که از سوی بعضی از نوجوانان و جوانان انجام میپذیرد. سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 16:57 :: نويسنده : امید رمضانی
شفاف:از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانودهها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهای فراگیر این دوران، در متن تمام خانههای شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت: نابسامانی عاطفی در روابط خانوادگی از مهمترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانوادههاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانودهها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهای فراگیر این دوران، در متن تمام خانههای شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت: شهوتگرایی و لذّتجویی عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج میگردد و روح ایشان به لجنزاری بدبو از بیعفّتی و هواپرستی تبدیل میگردد: بیغیرتی خانوادگی مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی «قحط غیرت» میشوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانوادههای خود دچار نوعی بیحسّی و بیمیلی میگردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار میدهند و حتّی به بیعفّتیها و خودفروشی ایشان رضایت میدهند: زنپرستی یکی از آفات و ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، زنسالاری تا سر حدّ زنپرستی و قبله قرار دادن زنان است: مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان از دیگر ناهنجاریهای خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانعتراشی برای علم آموزی دینی و گرایشهای الهی آنان است:
«وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمیدهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»۱۶ آشناگریزی و همسایه آزاری از آسیبهای خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایهآزاری به شیوههای گوناگون است:
«هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند… .۱۷ همسایه به همسایهاش آزار و اذیت میکند و کسی جلوگیری نمیکند.۱۸ و همسایه را میبینی که همسایهاش را از ترس زبانش اکرام و احترام میکند.»۱۹ حرامخوری و آلودگیهای اقتصادی در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود میرسد، خانوادهها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگیهای اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوهخواری و گرانفروشی غوطهور میگردند: پینوشتها: صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
||
|